یا هو
وقتی انگیزه ای برای نوشتن نباشد
و قلمت روی خط قرار نگیرد.
ولی بغض راه گلویت را ببندد چه میشود؟؟
وقتی همه چیز بر خلاف تصورت میشود چه میکنی؟؟
وقتی متوجه می شوی داری آرزویت را به گور می بری چه میکنی؟
آیا باز هم فکر میکنی این ها همان آدم هایی هستیم که مدعی هستیم ؟؟!!!
آیا همان هایی هستیم که قول داده بودیم تنهایش نگذاریم؟؟!!!
ای مسافر فراموش شده...
حرف هایت را برای خودت نگه دار...
این گوش ها شنونده ی درد هایت نیستند ...ا
این روز ها خودشان را به کری میزنند...
ای چشمان گریان...اشک هایت را در غریبی درون چاه تنهایی بریز...
و
آهای لبان خاموش...همچنان خاموش باشید...و سکوت کنید و دم فرو بندید ...
که رسم شماها بی وفایی است...
خاک بر دهانمان
حرف نزنیم بهتر است...
شاید روزی دلش برای بی وفایی و .... ما سوخت.
مردم ! جمعه ها می آید و می رود اما خبری از صاحب جمعه ها نیست
تو را به خدا بیایید کاری کنیم
بیایید به غیر از حرف زدن به گفته های آقا عمل هم بکنیم
آقا تنها ست
آقا غریب است
آقا منتظر یار است .
یا علی
| نظر
